ツعشق بابا و مامانツ

شینا گلی

1394/3/1 0:09
545 بازدید
اشتراک گذاری

این روزایه شینا گلی

این روزا شینا گلی کلی مهربون شده ,از صبح تا شب در حال ابراز محبته 

هی منو بابایی رو میبوسه

بعد نسبت به بعضی وسایلای شخصیشم همین حسا رو داره 

بعضی از روزا خانوم وفهمیده ستلبخند

و بعضی روزا نق نقو و غرغرووومامانیم اون روزا کلی خسته میشهاوهناراحت

بعد یه اخلاق خوبیم که داره صبحا تا مطمئن نشه مامانیش بیدار نشده از جاش تکون نمیخوره اونجور دخمل عاقل و فهمیده ایی دارم من 

 آهنگ این روزاشمم تکون بده آرش

بعد اوج رقص شم مربوط به این قسمته 

هی ناز نکن بیا ......

مامان جووون مممم ,امیدوارم همیشه شاد و قبراق باشیماچ

حالا بریم سراغ عکسایه شینا گلی

  اولین کفش شینا نارنجی

مبارکت باشه زندگیمقلب

 

 

 

 

 وروجک من کجاست

از بیرون که اومد سریع رفت سر سراغ کتاباش

 

 

 عاشق این عکسشم قربون اون ژستت برم من

 وقتی شینایی ساکته معلومه در حال تخریبه چیزیه

ا

کارای قبل خواب , بازی با سایه هاست +قلقک بازی+دیدن فیلم ا کوتاه انیمیشنیخمیازه

چی میگی تو,که همیشه با منی حرف حسابت چیههههشیطان

آخر شب درس میخوندم دقیقا ساعت ا شب بود, که اون موقعه شینایی خوابه

منم مشغول درس خوندن بودم بعد یهویی شینا رو دیدم که داره نگام میکنه,اونقدر بوسیدمش 

واقعن توصیف کردن اون لحظه برام سخته.

 و یکی دیگه  از لحظه هایه فراموش نشدنیه زندگیم بود

 عاشق نقاشی و قلم گرفتنه

عاشق این عکسم

مثل مامانیش عاشق قاصدکهههه

آخ جون یکی جستم

بعد از گردش تو  باغ  دخمیلم کلی خسته شد و خوابش برد 

مثل همیشه ناز خسبیده ,مامان ببه قربونش بره

پسندها (1)

نظرات (0)